دلم در زندگی غرق است اما
ندارم من امیدی٬اتکایی
به ظاهر قلب من شاد است اما
دلم موصول مرگ وصل تباهی
در این دنیا وصیت می کنم من
سفارش می کنم بر مهربانی
ولی درد از که گویم با که گویم
همه تنها و بی پشت و پناهی
سخن از مرگ می گویم دمادم
ولی یادم نیاید مرگ گاهی
دلم از بی کسی پوسیده پایان
ندارد این دل من غمگساری
سفارش می کنم بر سنگ قبرم
در این دنیا همی اشکی فشانید
وصیت می کنم بر خاک گورم
دمی یک شاخه گل از غم نشانید